mahsa

mahsa

har che minevisam baraye aramesh ghalbe shekasteye man ast

صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | قالب وبلاگ

دیشب مستانه به پای شمع سحر می کردم ، قصه می گفت ، می سوخت ، اشکها می ریخت ، ناله هایش شاعرانه بود و در پرتو سوزان خویش می رقصید و دوست می داشت زیبا پروانه ای را که عاشقانه به دورش بگردد     و در پرتو رقصان شمع بال و پر رنگین بسوزاند .

من نیز به یاد عاشقان دل سوخته بودم و خاطرات عاشقی خود را در عالم شمع و پروانه نگاه می کردم.صبر کردم تا پروانه قشنگی در نیمه های شب به طواف شمع آمد آنقدر صبر کردم و دیدم آنقدر عاشقانه طواف می کرد که بال و پر رنگینش را شعله شمع خاکستر کرد

دلم به حال پروانه سوخت . شمع را گفتم پروانه را رحم کن و این عاشق دیوانه را مسوزان . هنوز به بالهای پروانه خیره شده بودم که شمع خاموش شد و دیگر روشن نشد . من راز شیدایی این عاشق و معشوق را نفهمیدم .

شاید شمع نیز در شعله آه پروانه سوخت


برچسبـهـ ـا :
✘ادامهـ مطلبـ✘


من و تو در میان عاشقان بهترینیم زیرا دیوانه ترینیم

من و تو در سرزمین عشاق در بالاترین نقطه آن سرزمینیم زیرا عاشقترینیم

هیچکس مانند من تو را دوست ندارد و عاشق تو نیست و هیچکس مانند

 تو برای من زیباترین و بهترین نیست

من و تو با هم یعنی عشق ، یعنی خوشبختی

ما از همه عاشقان ، عاشقتریم

الگوی همه عاشقان من و تو هستیم ، همه مانند من عاشقند و مانند تو معشوق !

من و تو با هم یعنی فتح قله عشق !

آری آنگاه که من در قله عشق در میان همه عاشقان با غرور هر چه تمام تر تو را در

 آغوش خویش میگیرم و  با افتخار میگویم دوستت دارم ای بهترینم

مانند من و تو کسی عاشق نیست و مثل من کسی تو را دوست ندارد

هیچکس مثل تو لایق این قلب پر احساس و مجنون من نیست !

تو لایقی چون بهترینی ، پاکترین و مقدس ترینی !

من و تو با هم یعنی یک زندگی ، زندگی شیرین و پر از عشق !

من و تو با هم یعنی دو هم نفس ، دو همدل ، دو مجنون !

به داشتن تو که لایق  این قلب پر از درد منی افتخار میکنم

 و

تا آخر راه پر فراز عاشقی با تو می مانم

همه عشق های این زمانه دروغ است ، تنها عشق ما یک عشق واقعی است

همه عشق ها هوس و زودگذر است ، تنها عشق ما مقدس و ابدی است !

من و تو با هم یعنی دو دلدار ، دو بیدار

با وجود تو زندگی را زیبا میبینم ، با تو عشق را حقیقی میبینم ، بدون تو زندگی برایم

 معنای سیاهی دارد و عاشقی برایم یک قصه و افسانه است

اگر مجنون دیوانه وار عاشق لیلا بود ، من از مجنون نیز مجنون ترم و دیوانه وار

 عاشق تو هستم ! کاری میکنم ، غوغایی به پا میکنم که دیگر قصه لیلی و مجنون

 از صحنه روزگار محو شود و جای آن قصه من و تو قرار گیرد

عاشقان با دیدن من و تو حسرت عشقمان را میخورند !

بگذار حسرت بخورند و تو در مقابل حسادت آنها به من افتخار کن ، همچو من که

 در این میان به پاکی و صداقتت افتخار میکنم عزیزم

من و تو یعنی دو هم نفس ، دو همدل ، دو مجنون ، دو دلدار ، دو بیدار

آری من و تو یعنی دو هم نفسی که همدیگر را از تمام وجود دوست دارند

دوستدارم


برچسبـهـ ـا :
✘ادامهـ مطلبـ✘


زنده ام چونکه در کنارمی ، هستم چون که تو عشقمی و خوشحالم زیرا تو خندانی

می میرم زمانی که  می روی، نابود میشوم زمانی که  از من دور می شوی

 گریانم زمانی که  غمیگینی ای عشق من … ! پس بمان در کنار من

برای همیشه و تا ابد ، با من زندگی کن ، با عشقم ، نه با خاطراتم !

 بمان و این زندگی را برایم غمگین تر ، و این دنیای بی محبت را برایم جهنم نکن !
 
بمان در این قلبی که مدتها انتظار میکشید تا چنیی عشقی نصیبش شود

 اینک که تو آمدی و در قلبم نشستی بیا و تا ابد عشق من و قلبم باش … !

اسمت امواج سهمگین دریای دلم را آرام میکند … اسمت چشمهای مرا

 بهانه گیر می کند ، مرا امید وار و آرام میکند ، چشمه غرور را در وجود من جاری میکند… !

غرور عشق ، و غرور به خاطر دوست داشتن بیش از حد !

معنای عشق را بیشتر از معنای واقعی خودش برایم معنا کردی و بیشتر از آنچه

 تصور می کردم مرا دوست میداری !

 اینک که مرا با این عشق و دوست داشتن خودت شرمنده کرده ای  من میخواهم

تو را بالاتر از تو  که مرا دوست داری ، دوست داشته باشم، ای عشق من !

پس با غرور هر چه تمام تر و با احساس دوست داشتن بیش از حد و از ته دل

از تمام وجودم ، همچو رعد و برق آسمان در این دشت عشق در میان این

 همه عاشقان و در برابر خدای عاشقان با چشمهای گریان ، با صداقت و یکرنگی و یکدلی

و احساس آرامش عشق و ذکر نام مقدس تو  ، و شرمندگی ، فریاد میزنم :

خیلی دوستدارم عزیزترینم !


برچسبـهـ ـا :
✘ادامهـ مطلبـ✘


در این لحظه که به انتظار غروب نشسته ام دلم تنها تو را میخواهد !

در این لحظه که تنهایی مرا در میان خودش گرفته است دلم تنها تو را میخواهد !

در این لحظه که دلتنگم و چشمهایم بارانیست دلم تنها تو را میخواهد !

کجایی عشق من که دلم بهانه ی تو را میگیرد !

نمیتوانم آرام کنم دلی که دیوانه وار به عشق تو زندگی میکند !

نمیتوانم ببینم که دلم اینگونه در حسرت به حقیقت پیوستن آرزویش است !

دیگر بس است انتظار ، ای سرنوشت مرا رها کن از دام تنهایی ، دیگر بس است این عذاب !

دلم تنها تو را میخواهد در لحظه ای که به هیچ چیز جز تو نمی اندیشم !

اینک اگر زنده ام در خاطر من هستی که پر پر نشده ام ، من شمعی هستم که همچنان به عشق تو میسوزم !

میترسم آنقدر به انتظار بنشینم تا از یادت فراموش شوم

میترسم آنقدر سختی بکشم که به آسانی تو را از دست بدهم !

در این لحظه که جز تو هیچ چیز دیگر به من امید نمیدهد ، باز هم به 

انتظار مینشینم تا روزی امیدم زنده شود !

خیلی دوستدارم عزیزم


برچسبـهـ ـا :
✘ادامهـ مطلبـ✘


یعنی میشه که ما دو تا یه روزی به هم برسیم ؟

مهم فقط رسیدنه ، حتی اگه کم برسیم

 یعنی میشه خوشی بیاد دور ما توری بکشه ؟

به آرزوهاش برسه هر کی که دوری بکشه ؟

 یعنی میشه شب بشینم دست روی موهات بکشم ؟

کاشکی بدونم چقـَدَر باید مکافات بکشم

 یعنی میشه که شونه هات فقط پناه من باشه ؟

چرا تا حالا نشده ، شاید گناه من باشه

 یعنی میشه که دستامون با هم مثه یه رشته شه ؟

هر کی برای اون یکی درست مثه فرشته شه

 یعنی میشه با هم واسه خوشبختی زحمت بکشیم ؟

یه خواب راحت بکنیم ، یه آه راحت بکشیم

 یعنی میشه بازم بگی دیوونتم من ، دیوونت ؟

دوباره عاشقم بشه اون دل مثل رودخونت

 یعنی میشه با هم باشیم من و خدامون و خودت ؟

درست مثه تولدم ، درست مثه تولدت

 یعنی میشه که جای من فقط روی چشات باشه ؟

تکیه کلام تو بازم ، من میمیرم برات باشه ؟

 یعنی میشه فقط یه بار خدا به ما نگا کنه ؟

میگی نمیشه ولی من ، همش میگم خدا کنه

 یعنی میشه تو دفترش یه لحظه اسم ما باشه ؟

یه چیزی بشکنه فقط  ، اونم طلسم ما باشه

♥♥♥  آره عزیزم میشه قربونت بشم خیلی دوستدارم تو فقط فقط مال خود خود خودمی ♥♥♥


برچسبـهـ ـا :
✘ادامهـ مطلبـ✘

من ، امیدی را در خود باور ساخته ام

تار و پودرش را ، با عشق تو پرداخته ام

مثل تابیدن مهری در دل


مثل جوشیدن شعری از جان

مثل بالیدن عطری در گل

جریان خواهم یافت

***


**

راه خواهم افتاد

باز از ریشه به برگ

باز ، از  "بود " به " هست "

باز ، از خاموشی تا فریاد !

دوستدارم    عشق          من


برچسبـهـ ـا :
✘ادامهـ مطلبـ✘


یعنی میشه که ما دو تا یه روزی به هم برسیم ؟

مهم فقط رسیدنه ، حتی اگه کم برسیم

 یعنی میشه خوشی بیاد دور ما توری بکشه ؟

به آرزوهاش برسه هر کی که دوری بکشه ؟

 یعنی میشه شب بشینم دست روی موهات بکشم ؟

کاشکی بدونم چقـَدَر باید مکافات بکشم

 یعنی میشه که شونه هات فقط پناه من باشه ؟

چرا تا حالا نشده ، شاید گناه من باشه

 یعنی میشه که دستامون با هم مثه یه رشته شه ؟

هر کی برای اون یکی درست مثه فرشته شه

 یعنی میشه با هم واسه خوشبختی زحمت بکشیم ؟

یه خواب راحت بکنیم ، یه آه راحت بکشیم

 یعنی میشه بازم بگی دیوونتم من ، دیوونت ؟

دوباره عاشقم بشه اون دل مثل رودخونت

 یعنی میشه با هم باشیم من و خدامون و خودت ؟

درست مثه تولدم ، درست مثه تولدت

 یعنی میشه که جای من فقط روی چشات باشه ؟

تکیه کلام تو بازم ، من میمیرم برات باشه ؟

 یعنی میشه فقط یه بار خدا به ما نگا کنه ؟

میگی نمیشه ولی من ، همش میگم خدا کنه

 یعنی میشه تو دفترش یه لحظه اسم ما باشه ؟

یه چیزی بشکنه فقط  ، اونم طلسم ما باشه

♥♥♥  آره عزیزم میشه قربونت بشم خیلی دوستدارم تو فقط فقط مال خود خود خودمی ♥♥♥


برچسبـهـ ـا :
✘ادامهـ مطلبـ✘


 

بیا با هم باشیم ، از هم بگوییم ، با دل باشیم

بیا من و تو برای هم باشیم و با عشق هم زندگی کنیم

با عشق تو زندگی میکنم ، با تو نفس میکشم و با تو عاشقترینم !

عزیزم بیا تا در آن چشمان زیبایت نگاه کنم ، درون چشمهایت یک دنیا عشق میبینم !

درون چشمهایت فرداهای زیبای با تو بودن را می بینم !
 
بیا برای هم باشیم ، با هم بمانیم و در این راه نفسگیر زندگی همسفر هم باشیم !

  بیا اولین و آخرین سفر را در این جاده زندگی با هم باشیم !
 
سفری به آن سوی سرزمین خوشبختی ، سفری به سوی مرز رسیدن !

  بیا و یک لحظه دستانت را به من بده تا برای یک عمر آن را درون دستانم بگیرم و بفشارم

  و

دیگر حتی یک لحظه نیز آن را رها نکنم !

  بیا و یک لحظه به چشمانم نگاه کن تا برای یک عمر چشمانت به چشمان من طلسم
 
شود !
 
بیا و یک لحظه با من باش ، تا برای یک عمر با هم بمانیم عزیزم

بیا برای هم باشیم ، از هم بگوییم با عشق باشیم !

  بیا بگو آنچه در آن دل مهربانت میگذرد ، بگو که چقدر مرا دوست داری !

  میخواهم تا ابد با عشق تو زندگی کنم ، حتی اگر در کنارم نباشی !

میخواهم به عشق تو لحظه های سرد تنهایی را بگذرانم ، حتی اگر مرا دوست نداشته

باشی !

بعد از تو عاشق می مانم ولی تنها میشوم ، خوشبخت می مانم ولی نا امید میشوم !
 
خوشبختی من یعنی عاشق تو ماندن ، و با عشق تو نفس کشیدن !

خوشبختی من یعنی به یاد تو بودن ، و با خاطرات تو زندگی کردن !
 
بیا بدون هم نباشیم ، نه من بی تو و نه تو بی من !

  بیا با هم باشیم ، از هم بگوییم با عشق باشیم

دوستدارم عزیزترینم


برچسبـهـ ـا :
✘ادامهـ مطلبـ✘

 

از التهاب اشک ، از عبور سنگین لحظه ها و سکوت مرگ آور حسرت

در این صحرای بی پایان ، به روی ماسه های سرنوشت خویش می بارم

نه نای رفتن دارم ، نه تاب ماندن

آرام و سنگین قدم بر می دارم ، به کدامین سو ، نمی دانم

سر به سوی آسمان می کنم

معبودا ! از این همه گذشتن خسته ام

پناهم ده امشب، که از خویشتن گسسته ام

به راه خود ادامه می دهم ، چشمانم به دور دست ها خیره مانده

گام هایم ، آرام و آرام تر می شوند ، دیگر سرما تمام وجودم را گرفته

نفس هایم به شماره افتاده و دیگر توان ایستادن ندارم

هوای پریدن به سرم زده

ندایی در من نجوا می کند

باور کن فردا خواهد آمد


برچسبـهـ ـا :
✘ادامهـ مطلبـ✘

پنج وارونه چه معنا دارد ؟!  

خواهر کوچکم از من پرسید   

من به او خندیدم   

کمی آزرده و حیرت زده گفت  

روی دیوار و درختان دیدم  

باز هم خندیدم   

گفت دیروز خودم دیدم پسر همسایه   

پنج وارونه به مینو می داد   

آنقدر خنده برم داشت که طفلک ترسید   

بغلش کردم و بوسیدم و با خود گفتم  

بعدها وقتی غم   

سقف کوتاه دلت را خم کرد   

بی گمان می فهمی   

پنج وارونه چه معنا دارد ...


برچسبـهـ ـا :
✘ادامهـ مطلبـ✘
صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 24 صفحه بعد
Design: http://ghalebhaa.LOXBLOG.COM



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





Alternative content


My title page contents

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 120
بازدید دیروز : 76
بازدید هفته : 196
بازدید ماه : 240
بازدید کل : 18033
تعداد مطالب : 233
تعداد نظرات : 27
تعداد آنلاین : 1